بروزرسانی شده در 22ام بهمن , 1402
در این مقاله جملات پرکاربرد غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی را به شما میگوییم. سلام به همراهان گروه آموزشی راسا و علاقهمندان به یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصا دوستانی که به مقالههای ”جملات پرکاربرد در زبان انگلیسی” علاقه دارند. در این مقاله قصد داریم در مورد غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی صحبت کنیم. به جملههای پرکاربرد در انگلیسی زیر توجه کنید و آنها در زبان انگلیسی روزمره خودتان استفاده کنید. ترجمه جملههای انگلیسی به فارسی آمده است.
مکالمه غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی
Do you like to cook?
Yes, I do. Cooking helps me feel relaxed after long hours working.
دوست داری آشپزی کنی؟
بله، دوست دارم. آشپزی به من کمک می کند بعد از ساعت های طولانی کار احساس آرامش کنم.
Is there any kind of food you don’t like?
I don’t really like fried chicken, which is very high in fat.
آیا غذایی هست که دوست نداشته باشید؟
من مرغ سوخاری را که بسیار پرچرب است دوست ندارم.
Do you eat out or cook at home?
I usually cook at home, sometimes when I’m busy, I go out to eat.
آیا بیرون غذا می خورید یا در خانه آشپزی می کنید؟
من معمولا در خانه آشپزی می کنم، گاهی اوقات که سرم شلوغ است، برای غذا خوردن بیرون می روم.
How often do you cook?
Just when I have free time, my mom is often responsible for preparing meals. She’s the best cook ever.
هرچند وقت یبار آشپزی میکنی؟
درست زمانی که وقت آزاد دارم، مادرم اغلب مسئول تهیه غذا است. او بهترین آشپز تاریخ است.
What’s your favorite food?
I’m addicted to sushi. I can eat sushi every day.
غذای مورد علاقه شما چیست؟
من به سوشی معتاد هستم. من می توانم هر روز سوشی بخورم.
Is it Western or Asian cuisine?
It’s Asian cuisine. Sushi is derived from Japan.
غذاهای غربی است یا آسیایی؟
این غذای آسیایی است. سوشی از ژاپن گرفته شده است.
مکالمه غذا در انگلیسی
Is it easy to make your favorite food?
Yes, I guess. The recipe is quite simple.
آیا درست کردن غذای مورد علاقه تان آسان است؟
بله حدس می زنم. دستور غذا کاملا ساده است.
What ingredients do you need to make that food?
I would need rice, eggs, meat, seafood, and vegetables.
برای درست کردن آن غذا به چه موادی نیاز دارید؟
من به برنج، تخم مرغ، گوشت، غذاهای دریایی و سبزیجات نیاز دارم.
What do you think about fast food?
I don’t really like fast food. It’s not healthy at all.
نظر شما در مورد فست فود چیست؟
من واقعاً فست فود را دوست ندارم. اصلا سالم نیست
Would you say that you have a healthy diet?
Yes, I would. I prefer eating vitamins, protein, and less fat.
آیا می گویید که یک رژیم غذایی سالم دارید؟
بله. من ترجیح می دهم ویتامین، پروتئین و چربی کمتر بخورم.
متن کوتاه در مورد غذا به انگلیسی
“Food is not merely sustenance; it’s a journey of flavors, cultures, and memories. From the sizzle of spices in a bustling market to the warmth of a homemade meal shared with loved ones, food transcends boundaries and connects us all. Whether it’s the comforting embrace of a hearty stew on a cold winter’s day or the refreshing crunch of a crisp salad on a sweltering summer afternoon, every bite tells a story. It’s a celebration of diversity, a reflection of tradition, and a source of endless delight for the senses.”
ترجمه فارسی متن کوتاه در مورد غذا به انگلیسی:
“غذا نه تنها غذایی نیست؛ بلکه یک سفر از طعمها، فرهنگها و خاطرات است. از صدای ادویهها در یک بازار پرآوازه تا گرمای یک وعده غذای خانگی که با عزیزان به اشتراک گذاشته میشود، غذا از مرزها فراتر رفته و ما را به هم متصل میکند. آیا این یک احساس آرامش است که از یک آش قوی در روزهای سرد زمستانی لذت میبرید یا خنکی خوشمزه یک سالاد تازه در یک بعدازظهر گرم تابستانی، هر قسمت غذا یک داستان را به ما میگوید. این یک جشن تنوع است، نمایشی از سنت و منبعی از شادی بیپایان برای حسهای ما.”
متن انگلیسی در مورد غذا با ترجمه فارسی:
“Food is a cornerstone of human existence, much more than mere sustenance; it embodies a rich tapestry of flavors, cultures, and traditions. It serves as a vehicle for connection, bringing people together in shared experiences and memories. From the aromatic spices of Indian curry to the delicate balance of flavors in a Japanese sushi roll, the food reflects the diversity and creativity of humanity. It is a form of artistic expression, with chefs around the world continually pushing the boundaries of taste and presentation.
Beyond its sensory pleasures, food carries deep cultural significance, with rituals and customs surrounding meals that have been passed down through generations. Whether it’s the hearty comfort food of home cooking or the innovative creations of haute cuisine, food has the power to evoke emotions, spark conversations, and forge bonds between individuals. Ultimately, food is not just nourishment for the body; it nourishes the soul, enriching our lives with its beauty and complexity.”
ترجمه فارسی متن انگلیسی در مورد غذا با ترجمه فارسی:
“غذا پایهای از وجود انسان است، بسیار بیشتر از تنها مایه زندگی؛ آن یک نماد از چشمهای غنی از طعمها، فرهنگها و سنتهاست. آن به عنوان یک وسیله برای اتصال عمیق عمل میکند، مردم را در تجربیات و خاطرات مشترک به هم متصل میکند. از ادویههای خوشبوی هندی کاری تا تعادل دقیق طعمها در یک رول سوشی ژاپنی، غذا تنوع و خلاقیت انسان را بازتاب میدهد. این یک شکل از بیان هنری است، با آشپزانی که در سراسر جهان مرزهای طعم و ارائه را همیشه به چالش میکشند.
فراتر از لذت حسی آن، غذا دارای اهمیت فرهنگی عمیقی است، با مراسم و رسومی که در اطراف وعدههای غذایی به ارث رسیدهاند. اگر از غذاهای سنتی و دلچسب خانگی یا ابداعات نوآورانه آشپزی سرشناس صحبت کنیم، غذا قدرتی دارد که احساسات را به وجود میآورد، گفتوگوها را آغاز میکند و ارتباطاتی بین افراد میسازد. در نهایت، غذا تنها غذایی برای بدن نیست؛ بلکه روح را تغذیه میکند، زندگیهای ما را با زیبایی و پیچیدگیاش غنی میکند.”
متن انگلیسی در مورد فست فود با ترجمه فارسی
“Fast food has become ubiquitous in modern society, offering convenience and quick gratification to busy individuals on the go. From burgers and fries to tacos and pizzas, the fast-food industry caters to a wide range of tastes and preferences. While it may satisfy cravings and provide a quick meal solution, the nutritional content of fast food is often criticized for being high in calories, fats, and sodium. Despite these concerns, fast food remains immensely popular due to its affordability, accessibility, and the indulgent flavors it offers.”
ترجمه فارسی متن انگلیسی در مورد فست فود با ترجمه فارسی:
“غذاهای فست فود در جامعه مدرن به وفور یافتهاند و به افراد مشغول و در حال حرکت اراحت و رضایت سریع را ارائه میدهند. از همبرگر و سیبزمینی تا تاکو و پیتزا، صنعت فست فود به تنوع گستردهای از طعمها و ترجیحها پاسخ میدهد. اگرچه ممکن است این نوع غذا خواستهها را برآورده کرده و راهحل سریعی برای وعده غذایی فراهم کند، اما محتوای تغذیهای آن اغلب به خاطر داشتن کالری زیاد، چربیها و سدیم مورد انتقاد قرار میگیرد. با این انتقادات، غذاهای فست فود به دلیل قابلیت دسترسی و قیمت مناسب و طعمهای لذیذی که ارائه میدهد، بسیار محبوب باقی میماند.”
متن انگلیسی درباره طرز تهیه غذا
“Cooking is both an art and a science, a harmonious blend of creativity and precision. It begins with selecting the finest ingredients, each chosen for its flavor, freshness, and quality. Whether it’s chopping vegetables with meticulous care or marinating meat with just the right combination of spices, every step in the cooking process is deliberate and purposeful. As the ingredients come together in the pot or pan, the kitchen transforms into a symphony of aromas and flavors, each element contributing to the final masterpiece. Cooking is a journey of exploration and discovery, a chance to experiment with new techniques and ingredients while honoring tradition and heritage. And as the meal is served and savored, it becomes more than just food—it becomes a shared experience, a moment of connection and joy.”
ترجمه فارسی متن انگلیسی درباره طرز تهیه غذا
“پخت و پز همزمان هنر و علمی است، تلفیقی هماهنگ از خلاقیت و دقت. این با انتخاب بهترین مواد اولیه آغاز میشود، هر کدام برای طعم، تازگی و کیفیت خود انتخاب میشوند. برنج زدن سبزیجات با دقت معمولی یا ترکیب دقیق ادویهها برای ترکیبات گوشت، هر مرحله در فرآیند پخت و پز به دقت و هدفمندی انجام میشود. هر چه مواد اولیه در قاب یا ظرف با هم ترکیب میشوند، آشپزخانه به یک سمفونی از عطرها و طعمها تبدیل میشود، هر عنصری به ایجاد اثر نهایی کمک میکند.
پخت و پز سفری از کاوش و کشف است، فرصتی برای آزمون تکنیکها و مواد اولیه جدید در حالی که احترام و ارثیه را حفظ میکند. و هنگامی که غذا سرو و لذیذ میشود، بیش از غذا میشود – تجربهای مشترک، لحظهای از اتصال و شادی.”
متن انگلیسی در مورد غذای مورد علاقه
“One of my all-time favorite dishes is homemade lasagna. Layers of tender pasta sheets, rich tomato sauce, savory ground beef, creamy ricotta cheese, and gooey melted mozzarella come together in perfect harmony to create a comforting and indulgent meal. The process of assembling the lasagna is almost as enjoyable as eating it. Each layer is carefully crafted, building upon the flavors of the one before it. As it bakes in the oven, the aroma fills the kitchen, teasing my taste buds and heightening my anticipation. When it’s finally ready, the lasagna emerges bubbling and golden brown, irresistible and steaming hot. Each bite is a symphony of textures and flavors, satisfying both my hunger and my soul. Whether it’s a special occasion or just a cozy night in, homemade lasagna always brings joy and warmth to the table.”
ترجمه فارسی متن انگلیسی در مورد غذای مورد علاقه:
“یکی از غذاهای مورد علاقهام تمام وقت لازانیای خانگی است. لایههای نازکی از شیتهای نودل، سس گوجه فرنگی غنی، گوشت چرخکرده خوشمزه، پنیر ریکوتا کرمی و موتزارلا ذوب شده به شکل مکملی عالی با هم ترکیب میشوند تا یک وعده غذایی دلنشین و لوکس ایجاد کنند. فرایند ترکیب لازانیا تقریباً همان اندازه لذتبخش است که خوردن آن است. هر لایه به دقت ساخته شده و بر روی طعم لایه قبلی بنا شده است.
در حالی که در فر بپزد، بوی خوشایند آشپزخانه را پر میکند، بوی غذا نوک بینیهایم را میپوشاند و پیشبینی را بالا میبرد. وقتی که سرانجام آماده میشود، لازانیا با رنگ طلایی و حبابدار بیرون میآید، جذاب و داغ داغ. هر دهانه یک سمفونی از بافتها و طعمهاست، همزمان بازآوری اشتها و روح را رضا کننده میسازد. به زمانی که ممکن است یک روز ویژه باشد یا فقط یک شب آرامشآور در خانه، لازانیای خانگی همیشه شادی و گرمایی را به میز میآورد.”
متن انگلیسی در مورد غذاهای ایرانی
“Iranian cuisine is a delightful fusion of flavors, colors, and aromas that reflect the country’s rich cultural heritage and diverse culinary traditions. From aromatic rice dishes like chelo kebab and tahchin to hearty stews such as ghormeh sabzi and fesenjan, Iranian food offers a tantalizing array of options for every palate. The use of herbs and spices, such as saffron, turmeric, and dried limes, adds depth and complexity to dishes, creating a symphony of tastes that is both comforting and exotic. Bread, particularly the traditional flatbread known as lavash and barbari, holds a special place in Iranian cuisine, serving as a versatile accompaniment to many meals. Desserts like saffron-infused rice pudding and rosewater-scented pastries provide a sweet ending to a delicious meal. Iranian hospitality is legendary, and sharing a meal with friends and family is a cherished tradition that fosters warmth and connection.”
ترجمه فارسی متن انگلیسی در مورد غذاهای ایرانی:
“آشپزی ایرانی یک ترکیب شگفتآور از طعمها، رنگها و عطرها است که نشاندهنده ثروت فرهنگی کشور و تنوع سنتهای آشپزی آن است. از غذاهای بوی خوش برنجی مانند چلوکباب و تهچین گرفته تا خوراکهای سنگینی مانند قورمه سبزی و فسنجان، غذاهای ایرانی گزینههای فراوانی را برای هر ذائقهای ارائه میدهند. استفاده از گیاهان دارویی و ادویهجاتی مانند زعفران، زردچوبه و لیموهای خشک عمق و پیچیدگی به غذاها اضافه میکند، یک سمفونی از طعمها ایجاد میشود که هم به خاطر آرامشبخشی و هم به خاطر جذابیت بیگانه است.
نان، به ویژه نان سنتی معروف به لواش و بربری، جایگاه خاصی در آشپزی ایران دارد و به عنوان همراه چندنوع غذا به کار میرود. دسرهایی مانند پلوی شیرین با زعفران و شیرینیهای عطری با گلاب به پایان شیرینی یک وعده غذایی خوشمزه میافزایند. مهماننوازی ایرانیها افسانهای است و به اشتراک گذاشتن وعده غذایی با دوستان و خانواده تقلید آنهاست که گرمایی و ارتباط را تقویت میکند.”
Food & meals
جملات غذا و وعدههای غذا در انگلیسی
I like Italian food.
من غذای ایتالیایی را دوست دارم.
We normally eat two meals a day
معمولا روزی دو وعده غذا می خوریم.
Your chicken dish was absolutely delicious.
خوراک مرغتان فوقالعاده لذیذ بود.
توضیح: food به معنای غذا (بهطور کلی)، meal به معنای وعده غذا و dish به معنای خوراک هست.
I usually have a big breakfast.
معمولا صبحانه مفصلی میخورم.
Let’s go to the new hamburger place for lunch.
بیا برای نهار به همبرگر فروشی جدید برویم.
It’s time for dinner.
وقت شام است.
We usually have brunch on Fridays.
منظور از brunch وعده غذایی است که (معمولا روزهای تعطیل) بین صبحانه و ناهار و بهجای هر دو خورده میشود. این کلمه از ترکیب دو کلمه lunch, breakfast ساختهشده است.
It’s 7.00. It’s time for supper.
منظور غذای مختصری است که اوایل شب خورده میشود.
I’m starving. Let’s have a snack. / Let’s have a bite.
خیلی گرسنهام. غذای مختصری بخوریم. (منظور غذای مختصری است که بین دو وعده غذا خورده میشود.)
غذاها | گوشتها | پختن در انگلیسی
My kids eat lots of junk food.
بچههایم خیلی هله هولِ میخورند. (بستنی، پفک، لواشک، شکلات و غیره)
The appetizers/ starters are tomato soup and coleslaw.
پیشغذا سوپ گوجهفرنگی و سالاد کلم است.
What would you like for the main course?
برای غذای اصلی چه میل دارید؟ (در رستوران)
What’s for dessert?
برای دسر چه دارید / داریم؟
Iranian food is fatty and filling
غذای ایرانی چرب و پرحجم است.
The food you eat is heavy and greasy.
غذایی که شما میخورید سنگین و چرب است.
Italian food is starchy.
غذای ایتالیایی پر نشاسته است.
When I was in Japan, I ate lots of seafood.
وقتیکه در ژاپن بودم، غذای دریایی فراوانی خوردم.
Types of food
جمللات انواع غذاها در انگلیسی
Iranians eat too much rice.
ایرانیها خیلی برنج میخورند.
My favorite food is steak with mushrooms.
غذای دلخواه من استیک با قارچ است.
How about eating barbecue/ barbecued chicken/ grilled chicken?
چطور است جوجه کباب شده (جوجه ای که درسته روی آتش کباب شود) بخوریم؟
I prefer fried chicken
من مرغ (جوجه) سرخ شده (سوخاری) را ترجیح میدهم
We had meat balls and mashed potato.
meat balls گوشت چرخ کردهای است که به صورت کوفتههای کوچک در آمده و mashed potato سیب زمینی له شده است.
I can cook spaghetti.
میتوانم اسپاگتی درست کنم.
Do you like pizza?
پیتزا دوست داری؟
غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی
Do you want French fries/ French fried potatoes?
سیب زمینی سرخ شده میخواهی؟
I can make an omelet/ omelet in ten minutes.
میتوانم طی ده دقیقه املت درست کنم.
I want a hamburger and a coke
من همبرگر و نوشابه میخواهم.
Italians use a lot of pasta in their dishes.
ایتالیاییها در غذاهایشان پاستا (خمیر ماکارونی) زیاد بهکار میبرند.
I sometimes have fried eggs for breakfast.
گاهی اوقات برای صبحانه (تخم مرغ نیمرو میخورم.
How do/ would you like your eggs?
تخم مرغهایتان چطور پخته شوند؟ (در رستوران یا هتل)
I want them scrambled.
scrambled eggs تخم مرغ نیمرویی است که هنگام پختن آنرا هم بزنند و زیر و رو کنند.
I want them sunny-side up.
منظور نیمرویی است که تخم مرغ را هنگام پختن هم نزنند و زرده آن با سفیده مخلوط نشود.
و خب، امیدوارم جملههای انواع غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند.
Types of meat
جملات انواع گوشتها در انگلیسی
گوشتها در زبان انگلیسی متفاوت هست که در این قسمت انواع گوشت در زبان انگلیسی را باهم کار میکنیم. هر حیوانی تقریبا اسم گوشت مختص خودش را در انگلیسی دارد که باهم یادشون بگیریم.
Most Iranians eat beef and veal.
اغلب ایرانیها گوشت گاو و گوساله میخورند.
Do you like mutton?
گوشت گوسفند دوست داری؟
Yes, but I prefer lamb
بله ولی گوشت بره را ترجیح میدهم.
Muslims don’t eat pork, ham or bacon.
مسلمانان گوشت خوک نمیخورند. (هر سه کلمه به معنای گوشت خوک است و تفاوت در نحوه آماده کردن گوشت است.)
We eat fish every other day.
یک روز در میان ماهی میخوریم.
My children love chicken
بچههایم گوشت مرغ (جوجه) را خیلی دوست دارند.
Poultry
گوشت پرندگان
Venison
گوشت گوزن و آهو
Game
گوشت حیوانات وحشی
خب، امیدوارم جملههای انواع گوشت در زبان انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند.
Cooking & frying
انواع پختن و سرخ کردن
و در این قسمت از غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی جملات پرکاربرد انواع پختن و سرخ کردن در انگلیسی را به شما میگوییم.
Do you eat a lot of boiled food
غذای آبپز زیاد میخوری؟
I want a hard-boiled/ soft-boiled egg.
یک تخم مرغ آب پز (سفت) /عسلی می خواهم.
Shall I fry the fish?
ماهی را سرخ بکنم؟
It’s time to grill the meat
وقت آن هست که گوشت را کباب کنیم.
I want to roast the chicken
می خواهم مرغ (جوجه) را داخل فر بگذارم.
I sometimes cook vegetables with steam
گاهی سبزیجات را با بخار میپزم
Do you like smoked fish?
ماهی دودی دوست داری؟
No, I like pickled salmon.
نه ماهی شور دوست دارم.
I think something is burning.
فکر میکنم چیزی دارد میسوزد.
Look! The milk is boiling over.
نگاه کن! شیر دارد سر میرود
Let the butter melt.
بگذار کره آب شود.
جملات انواع پختن و سرخ کردن در انگلیسی
Let the meat simmer for two hours.
بگذار گوشت به مدت دو ساعت آرام بجوشد.
This pan is good for poaching meat and vegetables.
این قابلمه برای آرام پختن گوشت و سبزیجات خوب است.
I seldom use a pressure cooker
به ندرت از دیگ زودپز استفاده میکنم.
I use the slow cooker when I go to work.
وقتی سر کار میروم از آرام پز استفاده میکنم.
The rice cooker is really a big help
پلو پز واقعا کمک بزرگی است.
My mother is a good cook.
دستپخت مادرم خوب است.
Do you have a cookbook?
کتاب آشپزی داری؟
I have the recipe for this dish.
دستور طبخ این غذا را دارم.
و امیدوارم جملههای انواع پختن و سرخ کردن را یاد بگیرید که خیلی در این زمینه به شما کمک میکند.
Tastes
جملات انواع طعمها در زبان انگلیسی
The soup is very sour.
سوپ خیلی ترش است.
These French fries are very salty.
این سیب زمینیهای سرخ شده خیلی شور هستند.
The sweets in Iran are too sweet
شیرینیهای ایرانی زیادی شیرین است.
This eggplant tastes bitter
این بادنجان طعم تلخ دارد.
Iranian food is really delicious/ tasty
غذای ایرانی واقعا لذیذ است.
The chicken was tasty but the fish was tasteless.
مرغ خوشمزه بود ولی ماهی بیمزه بود.
These pickles are too strong.
این خیار شورها زیادی شور است.
Do you like hot food?
غذای تند دوست داری؟
Preparing foodstuff
آماده وسایل غذا در انگلیسی
Can you peel these potatoes please?
لطفا این سیب زمینیها را پوست بکن.
First you should chop up/ cut up/ dice the onions.
ابتدا باید پیازها را خرد کنی.
Now it’s time to grate the potatoes.
حالا وقت رنده کردن سیب زمینیها است.
Mash the potatoes with a fork
سیب زمینیها را با چنگال له کن.
Could you slice this tomato for me?
لطفا این گوجه فرنگی را برای من حلقه حلقه کن.
(slice به معنای برش دادن گوشت، نان یا سبزیجات به برش های حلقوی، مربع یا نیم دایره می باشد.)
I’m going to stone/ pit these cherries.
میخواهم هسته این گیلاسها را در بیاورم.
آماده کردن مواد غذایی غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی
Break the eggs into a bowl and beat them for five minutes.
تخم مرغها را داخل کاسهای بشکن و ده دقیقه آنها را بزن.
Cut the potatoes into small cubes.
سیب زمینیها را به شکل مکعبهای کوچک ببرید.
Grind (Am.) / Mince (Br.) the meat
گوشت را چرخ کنید.
Soak the beans overnight
لوبیاها را از شب قبل خیس کنید.
Stir the mixture every five minutes.
مخلوط را هر پنج دقیقه یک بار، هم بزنید.
Sift the flour into a bowl
آرد را از صافی رد کرده داخل کاسهای بریزید.
Wash and drain the string beans.
لوبیا سبزها را بشویید و آبکش کنید.
Dish the omelet up/ slide it out on a serving platter.
املت را درون یک دیس بکشید.
Sprinkle (the soup) with chopped parsley.
روی (سوپ) جعفری خرد شده بپاشید.
Now it’s time to flip the omelet over.
حالا وقت آن هست که املت را برگردانیم (پشت و رو کنیم.)
Dishes, utensils, crockery
انواع ظروف و وسایل غذاخوری در انگلیسی
The plates are on the top shelf.
بشقابها روی قفسه بالایی هستند.
Can you get me some salad plates?
میتوانی چند تا بشقاب سالادخوری (پیش دستی) برایم بیاوری؟
The dinner plates are in the cabinet next to the stove.
بشقابهای غذاخوری (تخت) داخل کابینت پهلوی اجاق گاز هستند.
The bowls are on the middle shelf
کاسهها روی قفسه وسطی هستند.
Do you have enough soup plates/ deep plates?
بشقاب سوپخوری (گود) به تعداد کافی داری؟
Dish the roast beef out on the meat platter, please.
و لطفا روست بیف را توی دیس (مخصوص گوشت) بکش.
Now slide the cake out on the cake server.
حالا کیک را روی دیس کیک خوری بلغزان
I usually serve the soup in a serving bowl.
من معمولا سوپ را داخل سوپخوری (ظرف گود بزرگ برای سرو کردن سوپ و آش سرو میکنم.
Please put the (soup) ladle in the soup tureen.
لطفا ملاقه (سوپ) را داخل سوپخوری بگذار.
Put on the lid of the saucepan, please.
لطفا در قابلمه (کوچک) را بگذار.
Put this pan on the heat please.
لطفا این قابلمه (بزرگ) را روی شعله بگذار.
We don’t have enough soup-spoons.
قاشق سوپخوری به تعداد کافی نداریم. (منظور قاشقی است که از قاشق غذا خوری کوچکتر و گردتر است.)
Do you have any extra dessert spoons/ teaspoons?
قاشق مرباخوری | چایخوری اضافی داری؟
انواع ظروف و وسایل غذاخوری در زبان انگلیسی
Can you lend me some tablespoons?
میتوانی چند تا قاشق غذاخوری به من قرض بدهی؟
We need some more forks, especially salad forks.
تعداد بیشتری چنگال لازم داریم، مخصوصا چنگال سالاد خوری.
We’re low on steak knives and butter knives.
کارد استیک بری و کارد کره خوری کم داریم.
Have you seen the bread-knife anywhere?
کارد نان بری را جایی دیدهای؟
I usually use this skimmer to skim liquids.
معمولا از این کفگیر برای گرفتن کف (یا مواد شناور) مایعات استفاده میکنم. (منظور کفگیر تخت سوراخداری است که برای گرفتن کف یا دیگر مواد شناور مایعات بکار میرود.)
You’d better use a fish slice to turn the fish over.
بهتر است از این کفگیر برای برگرداندن ماهی استفاده کنی. (منظور نوعی کفگیر تخت است که سطح آن چندین شیار دارد.)
Why don’t you use this server?
چرا از این کفگیر استفاده نمیکنی؟
Server هم به معنای دیس و هم به معنای کفگیر تختی که سوراخ یا شیار ندارد بکار میرود.)
The saltshaker is behind the breadbasket.
نمکدان پشت سبد نان است.
There’s some water in the pitcher.
کمی آب داخل پارچ هست.
Is there any cream in the cream pitcher?
خامه توی ظرف خامه (ظرف چینی کوچک برای ریختن خامه) هست؟
The frying pan is on the bottom shelf.
ماهیتابه روی قفسه پایینی است.
Speaking about & offering food
صحبتها و تعارفات مربوط به غذا خوردن
I’m hungry. Let’s get something to eat
گرسنهام. بیا چیزی بخوریم.
I’m starving. Isn’t it lunch time yet?
خیلی گرسنهام. هنوز وقت ناهار نشده است؟
Do you want (some) breakfast/ lunch/ dinner?
صبحانه ناهار شام میخواهی / میخوری؟
Not now, thanks. I’m full.
حالا نه، مرسی. سیرم.
I sometimes have breakfast at work
گاهی صبحانهام را سر کار میخورم.
I don’t usually eat dinner.
معمولا شام نمیخورم.
Good for you. I can’t go without dinner.
خوش به حالت. من نمیتوانم بدون شام سر کنم / شام نخورم.
I’m getting fat. I think I should skip dinner.
دارم چاق میشوم. فکر می کنم باید شام نخورم.
I’d better stop eating. I’m watching my weight.
بهتر است دست از خوردن بکشم. مواظب وزنم هستم.
Speaking about & offering food
It’s 8. 30. What’s for dinner?
ساعت ۸ / ۳۰ است. شام چه داریم؟
Come on everybody! It’s time for lunch.
همگی زود باشید! وقت ناهار است.
Why don’t you have another sandwich?
چرا یک ساندویچ دیگر نمیخوری؟/ یک ساندویچ دیگر بخور.
No, thanks. I’m supposed to be on a diet.
نه متشکرم. قرار است رژیم داشته باشم.
Would you like some more fish?
کمی دیگر ماهی میل دارید؟
No, thanks. It’s really delicious, but I’ve had enough.
نه متشکرم. واقعا خوشمزه است ولی من جا ندارم / بقدر کافی خوردهام.
You’re going to have some ice cream, aren’t you?
بستنی که میخوری؟
Well, I’ll join you if you’re having some.
خوب، اگر شما میخورید من هم میخورم.
No, thanks. I just can’t eat anymore.
نه متشکرم. دیگر جا ندارم.
جمعبندی غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی:
و حالا امیدوارم جملات غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی را یاد بگیرید که خیلی در زمینه انگلیسی به شما کمک میکند و مقالههای دیگر ما که در زمینههای گرامر، نحوه یادگیری و تفاوت جزئی اما مهم، جملات پرکاربرد، راسا فریز … هستند را مطالعه کنید.
ما را در صفحههای مجازی راسا نیز دنبال کنید، اینستاگرام راسا زبان پر از آموزشهای متنوع است.
منبع و جمعآوری: گروه آموزشی راسا
کتاب منبع: شاه کلید مکالمه زبان انگلیسی
تمرین برای دوستان عزیز!
برای تمرین شما دوست عزیز جملات زیر رو به انگلیسی کامنت کنید تا خوب یاد بگیرید!
۱.کمی آب داخل پارچ هست.
۲.گاهی سبزیجات را با بخار میپزم
۳.غذای ایتالیایی پر نشاسته است.
۳.گوشت گوسفند دوست داری؟
جملات روزمره و پرکاربرد انگلیسی
سمت راست بالاترین امتیاز است! چپ کمترین!
میانگین امتیاز تعداد آرا
تا به حال رای داده نشده است. اولین نفر باشید!
1 دیدگاه برای “غذا در انگلیسی | متن غذا در انگلیسی ”
یکی از بهترین و جامعترین پستهای راسا زبان بود، عالی عالی استاد جان ممنون از زحمات شما. ??❤️❤️